سرمایه های روانشناختی چی هستند؟
روان شناسی تا پیش از جنگ جهانی دوم سه هدف اساسی برای خود در نظر گرفته بود؛
الف) درمان امراض روانی
ب) کمک به همه انسان ها برای ایجاد یک زندگی سازنده و شاد
ج) شناسایی و تقویت استعدادهای نهفته انسان ها
رویکرد روان شناسی مثبت نگر سعی دارد تا با استفاده از روش های علمی به مطالعه و کشف توانایی هایی که اجازه می دهند افراد، گروه ها، سازمان ها و جوامع پیشرفت کنند و به موفقیت نائل آیند، بپردازند
تعریف سرمایه روانشناختی
یک حالت روان شناختی مثبت و رویکرد واقع گرا و انعطاف پذیر نسبت به زندگی است. سرمایه روانشناختی، از متغیرهای روانشناختی مثبت گرایی تشکیل شده است که قابل اندازه گیری، توسعه و پرورش هستند و امکان اعمال مدیریت بر آنها وجود دارد. همانگونه که پیش از این اشاره شد این متغیرها، عبارتند از:
- امیدواری
- خوش بینی
- خود کارآمدی
- تابآوری
امیدواری
امید، نیرویی هیجانی است که تخیل را به سمت موارد مثبت هدایت می کند. امید به انسان ها انرژی می دهد و مجهزشان می کند، و مانند کاتالیزوری برای کار و فعالیت عمل می کند. امید به ما انعطاف پذیری، نشاط و توانایی خلاصی از ضرباتی را که زندگی بر ما تحمیل می کند، می دهد و باعث افزایش رضایت از زندگی می شود.
امیدواری از دو جزء تشکیل شده است: عاملیت، برنامه ریزی برای دستیابی به هدف. مقصود از عاملیت، داشتن اراده برای دستیابی به نتیجه مورد نظر یا دلخواه است. بنابراین، امیدواری، مستلزم، عاملیت یا نوعی انرژی برای تعقیب هدفها است. علاوه بر این، دیگر عنصر تشکیل دهنده امیدواری، برنامهریزی برای دستیابی به هدف است که نه تنها دربرگیرنده شناسایی هدفها است، بلکه راههای متفاوت رسیدن به هدفها را نیز در بر میگیرد. به عبارت دیگر: امیدواری مستلزم داشتن اراده برای نیل به موفقیت و نیز، شناسایی، شفاف سازی و پیگیری راههای لازم برای دستیابی به موفقیت است.
خوش بینی
خوشبینی یکی از خصوصیات مثبت انسان است که طی دو دهه گذشته، توجه ویژه ای را در روان شناسی به خود جلب کرده است. خوشبینی به جهت گزینی اشاره دارد که در آن معمولا پیامدهای مثبت مورد انتظارند و این پیامدها به عنوان عوامل ثابت، کلی و درونی در نظر گرفته می شوند. خوشبینی و به طور کلی، باورهای مثبت بر بیماری و سلامت روانی و جسمانی انسان تاثیر زیادی می گذارند.
تایلر، کمنیدر این زمینه بیان می کنند که اگر ادراکات عادی انسان با یک مفهوم مثبت از خود و از کنترل شخصی و یک دیدگاه خوشبینانه، حتی کاذب، در مورد آینده همراه شود، نه تنها در اداره جزر و مد زندگی روزانه، بلکه در کنار آمدن با حوادث بسیار استرس زا و تهدیدزای زندگی، به افراد کمک می کند. خوشبینی و بدبینی هر دو بر روی یک پیوستارند و هر چند تا حدی فطری به نظر می رسند ولی بر اساس یافته های سلیگمن هر دو قابل آموزش هستند.
سلیگمن پدر روانشناسی مثبت گرا، بر این باور است که: افراد خوش بین، در رویارویی با شکستها و موفقیتهای خود، چنین عمل می کنند:
- بر اسنادهای کلی تکیه می کنند؛ مثلا: “من قادر به کسب موفقیت در زمینه های گوناگون هستم.”
- اسنادهایشان پایدار است؛ مثلا: “من می توانم به طور مستمر این موفقیت را از آن خود کنم.”
- موفقیت هایشان را به توانایی های درونی خود نسبت می دهند؛ مثلا: “تواناییها و تلاش خودم منجربه موفقیتم شد.”
- در رویارویی با ناکامی ها، شکست خود را به عوامل ویژه بیرونی و غیر پایدار نسبت می دهند، مثلا: “گرمی هوا، باعث شد، سخنرانیم خوب پیش نرود.” .
افراد خوش بین همواره در انتظار رخ دادن اتفاقهای خوشایند در زندگیشان هستند. نکته مهم آن است که در سرمایه روانشناختی، خوش بینی واقعی مورد نظر است، زیرا خوش بینی غیرواقعی منجر به پیامدهای منفی میشوند. درخوش بینی واقع بینانه در حقیقت، فرد به ارزیابی آنچه می تواند به دست آورد در برابر آنچه قادر به کسب آن نیست، می پردازد. بنابراین، خوش بینی واقع بینانه، نقش مهمی در ارتقای خود – کارآمدی فرد دارد .
خودکارآمدی
خودکارآمدی ریشه در نظریه شناختی-اجتماعی بندورا دارد. بندورا در سال ۱۹۷۷ برای اولین بار مفهوم خودکارآمدی را مطرح ساخت و در نظام بندورا منظور از نظام خودکارآمدی همان، احساس شایستگی، کفایت و قابلیت در کنار آمدن با زندگی است که برآورده کردن و حفظ معیارهای عملکرد باعث افزایش آن می شود و ناکامی در برآوردن و حفظ این معیارها آن را کاهش می دهد.
احساس خودکارآمدی، متغیر مهمی در شکل گیری احساس شایستگی و موفقیت در انسان ها است. عملکرد موثر نه تنها نیازمند دارا بودن مهارتها است بلکه فرد باید توانایی انجام آن مهارت ها را نیز باور داشته باشد. بنابراین احساس خودکارآمدی، به افراد کمک می کند تا با به کارگیری مهارت های خود، در برابر مشکلات و مسائل پیرامون، به صورت مطلوبی عمل کنند و احساس موفقیت فردی در آنها ایجاد شده یا افزایش یابد. به عبارت دیگر احساس خودکارآمدی لزوما به معنای دارا بودن مهارت های شخصی نیست، بلکه به این معنی است که فرد باور داشته باشد که توانایی انجام وظایف به نحو مطلوب و در شرایط مختلف را دارد.
افراد با خود- کارآمدی بالا دارای این پنج ویژگی زیر هستند:
- هدفهای والایی برای خود تعیین میکنند و ایفای وظایفی دشوار برای رسیدن به آن هدفها را بر عهده میگیرند.
- به استقبال چالشها می روند و برای رویارویی با چالشها سخت تلاش میکنند.
- انگیزه فردی آنها به شدت بالا است.
- برای دستیابی به هدفهای خود از هیچ تلاشی مضایقه نمی کنند.
- در رویارویی با موانع، ثابت قدم هستند.
پنج نکته در رابطه با خود – کارآمدی عبارتند از اینکه:
- خود- کارآمدی در هر زمینه ای مختص همان قلمروی فعالیت است و به سادگی نمی توان آن را به دیگر عرصههای زندگی فرد، تعمیم داد.
- کسب خود- کارآمدی در هر فعالیتی مبتنی بر تمرین و کسب تسلط در آن رشته فعالیت است.
- در هر فعالیتی، هر چند فرد دارای خود -کارآمدی باشد، همیشه امکان ارتقای خود -کارآمدی وجود دارد.
- خودکارآمدی فرد تحت تاثیر باور دیگران به توانایی های فرد است.
- خود- کارآمدی فرد، تحت تاثیر عواملی مانند: دانش و مهارتهای فرد، سلامتی جسمی و روانی او و نیز شرایط بیرونی دربرگیرنده فرد است .
تاب آوری
تاب آوری یعنی اینکه افراد چگونه می توانند مشکلات زندگی خود را در عین داشتن استرس و فشار با موفقیت سپری کنند. این سازه بر اساس رویکرد مبتنی بر نقاط قوت بنا نهاده شده و حاکی از قابلیت افراد در کنار آمدن با مشکلات و خطرات می باشد. به بیان دیگر تاب آوری، توانمندی فرد در برقراری تعادل زیستی- روانی در شرایط دشوار است . اکثر پژوهشگران بر این باورند که تاب آوری نوعی ترمیم خود با پیامدهای مثبت هیجانی، عاطفی و شناختی می باشد(گارمزی، ۱۹۹۱ و ماستن، ۲۰۰۱).
تاب آوری در اصطلاح چنین تعریف می شود: “ نوعی حالت قابل توسعه در فرد که بر اساس آن قادر است در رویارویی با ناکامی ها، مصیبت ها و تعارضهای زندگی و حتی رویدادهای مثبت، پیشرفتها و مسئولیت بیشتر به تلاش افزونتر ادامه دهد و برای دستیابی به موفقیت بیشتر، از پای ننشیند. “
پژوهشهای انجام شده حاکی از آن است که برخی افراد تاب آور، پس از رویارویی با موقعیت های دشوار زندگی، دوباره به سطح معمولی عملکرد باز می گردند، حال آنکه عملکرد برخی دیگر از این افراد، پس از رویارویی با ناکامی ها، مصیبت ها و دشواری ها نسبت به گذشته ارتقا پیدا می کند.
در مجموع، افراد تاب آور، دارای این ویژگی ها هستند:
- واقعیت های زندگی را به سهولت میپذیرند.
- ایمان دارند که زندگی پرمعنا است. (این باور معمولا به وسیله ارزشهای آنها حمایت می شود.)
- دارای توانایی های چشمگیری برای وفق دادن سریع خود با تغییرات بزرگ هستند .
برای دستیابی به تاب آوری، گروهی از مهارتها و نگرش ها مورد نیاز است که در اصطلاح به آنها سخترویی گفته می شود. سخت رویی به افراد کمک می کند تا در رویارویی با تغییرات تنشزا، دشواریها را به فرصت هایی پر منفعت تبدیل کنند. نگرشهای مورد نظر در سخت رویی، عبارتند از: تعهد، کنترل و چالشطلبی.
مقصود از تعهد آن است که فرد در رویارویی با شرایط دشــوار، به جای ترک صحنه، ترجیح دهد حضــور خود را در صحنه حفظ کرده، به افـراد درگیر در آن موقعیت، در برطرف کــردن دشواری کمک کند. مقصود از کنترل، آن است که فرد به توانایی های خود برای اثرگذاری بر نتایج رویدادها باور داشته باشد و مقصود از چالش طلبی، آن است که فرد در رویارویی با چالشها به جای مقصر قلمداد کردن سرنوشت، در صدد ایجاد فرصت هایی برای رشد خود و دیگران باشد.
همچنین در شکل گیری و بروز رفتارهای سخت رویانه، فرد باید مهارتهای حل مسئله و تعامل با دیگران برای تعمیق حمایتهای اجتماعی را نیز در خود پرورش دهد.
در واقع، تاب آوری پدیده ای است که از پاسخ های انطباقی طبیعی انسان حاصل می شود و علیرغم رویارویی فرد با تهدیدهای جدی، وی را در دستیابی به موفقیت و غلبه بر تهدیدها توانمند میسازد.
حال با دقت به سوال های زیر پاسخ دهید تا میزان سرمایه های خودتان را ارزیابی کنید. اگر در هر سرمایه نمره شما بالاتر از 70 بود خوش به حالتان اما اگر کمتر از 30 درصد بود. کمی بیندیشید و در فکر افزایش ان باشید. ما هم به شما کمک می کنیم.