خطاهای رایج در تفسیر تست های روانشناسی آن چیزی است که در این مقاله از نگرش برتر به صورت کامل به آن خواهیم پرداخت… با ما همراه باشید…
خطاهای رایج در تفسیر تست های روانشناسی
تستهای روانشناسی ابزارهایی مناسب برای ارزیابی ویژگیهای شخصیتی، تواناییها و مشکلات روانشناختی ، استعداد ها و رغبت های افراد هستند. با این حال، تفسیر نتایج این تستها نیازمند دانش، مهارت و تجربه کافی است. در صورت عدم توجه به نکات مهم، ممکن است تفسیرهای نادرستی از نتایج حاصل شود که به تشخیص و درمان نادرست منجر شود. حتی ممکن است برچسب های نادرستی به افراد زده شود و وضعیت را حاد تر نماید. در این مقاله، به بررسی خطاهای رایج در تفسیر تست های روانشناسی و ارائه راهکارهایی برای اجتناب از آنها میپردازیم.
تفسیر یک بعدی و تنها بر اساس نتایج تست
مشکل: اغلب افراد تمایل دارند بر روی یک یا دو نتیجه خاص از تست تمرکز کنند و سایر ابعاد شخصیت یا تواناییها را نادیده بگیرند. در تفسیر باید به همه عوامل و مقیاس ها توجه کافی نمود. ممکن است نمره بالا در یک مقیاس و نمره پایین در مقیاسی دیگر نتیجه تفسیر را دگرگون کند.
راهکار: تفسیر نتایج باید جامع و همه جانبه باشد. روانشناس باید تمام ابعاد شخصیت و یا استعداد ها و رغبت های فرد را در نظر بگیرد و نتایج را در یک بافت کلی ارزیابی کند. برای نتایج بهتر میزان تمایز ایعاد از همدیگر هم بسیار مهم است.
تعمیم بیش از حد نتایج
مشکل: برخی افراد نتایج تست را به تمام جنبههای زندگی فرد تعمیم میدهند. مثلاً اگر فردی در یک تست شخصیتشناسی بهعنوان فردی درونگرا شناخته شود، ممکن است تصور شود که او در هیچ شرایطی اجتماعی فعال نیست. تست ها معمولا در یک پیوستار عمل می کنند. اینها بیشتر ترجیحات هستند. ممکن است یک فرد درونگرا در بیشتر مواقع ترجیح دهد تنها باشد ولی گاهی هم بر خلاف ترجیح های خودش رفتار می کند که این مورد از خطاهای رایج در تفسیر تست های روانشناسی محسوب می شود.
راهکار: نتایج تستها نشاندهندهی ویژگیهای کلی فرد هستند و ممکن است در شرایط مختلف تغییر کنند. روانشناس باید به فرد کمک کند تا نتایج را در بافت زندگی واقعی خود تفسیر کند. می توان از مراجه کننده خواست تجربیات مختلف زندگی اش را در این خصوص بیان کند تا به نتیجه بهتری رسیذ.
ایجاد برچسب از خطاهای رایج در تفسیر تست های روانشناسی
مشکل: بر اساس نتایج تست، به فرد برچسبی مانند “افسرده”، “اضطرابی” یا “روانی” زده میشود. معمولا این مشکلات ناشی از قضاوت زود هنگام و بدون بررسی و شرح حال گرفت از مراجع بوجود می آید.برچسب ها می توانند روند درمان را با مشکلات زیادی روبرو کنند.
راهکار: برچسبزنی میتواند منجر به خودبرچسبزنی و کاهش عزت نفس شود. روانشناس باید از برچسبزنی خودداری کند و بر روی نقاط قوت و ضعف فرد تمرکز کند. در تست های معتبری نظیرMMPI-2 هم تشخیص گذاری به صرف نتایج تست کنار گذاشته شده است. سازندگان این تست توصیه کرده اند فقط ویژگی های شخصیتی توصیف شود آنهم به صورت پیوستار.
نادیده گرفتن عوامل فرهنگی و اجتماعی
مشکل: برخی تستها برای فرهنگهای خاص طراحی شدهاند و ممکن است برای فرهنگهای دیگر مناسب نباشند. همچنین، عوامل اجتماعی مانند طبقه اجتماعی، جنسیت و نژاد میتوانند بر نتایج تستها تأثیر بگذارند. در بعضی فرهنگ ها کوتاه آمدن در مراودات و تعاملات نوعی ارزش محسوب می شود. ماخوذ به حیا برای فردی توصیه می شود که خیلی اهل جر و بحث و حاضر جوابی نیست. در بعضی فرهنگ ها این صفت با “جرات ورزی پایین: توصیف می شود.
راهکار: روانشناس باید به عوامل فرهنگی و اجتماعی فرد توجه کند و نتایج تست را در این بافت تفسیر کند تا با خطاهای رایج در تفسیر تست های روانشناسی روبرو نشود. ازمهمترین عوامل دخیل در این موضوع سطح سواد، محل تحصیل، قومیت، دین و مذهب می توان نام برد.
بستهبندی فرد در یک جعبه
مشکل: برخی روانشناسان بر اساس نتایج تست، تصور میکنند که فرد را به طور کامل شناختهاند و نیازی به اطلاعات بیشتر ندارند.از جمله مشکلات تیپ شناسی همین مورد است. فد را به زور می خواهیم در یک باکس قرار دهیم. مثلا در تست MBTI یا DISC همه افراد باید در قالب ها یا باکس هایی جا بگیرند. شخصیت و رفتار های انسان ها بسیار پیچیده تر از این دست بندی های محدود است.
به قول مرحوم دکتر جواد اژه ای: روانشناسی در انسان جای می گیرد ولی انسان در روانشناسی نمی گنجد.
راهکار: نتایج تستها تنها یک بخش از اطلاعاتی است که برای درک کامل فرد لازم است. روانشناس باید از منابع مختلف اطلاعاتی مانند مصاحبه، مشاهده رفتار و پرونده پزشکی وحتی شرح حال از نزدیکان فرد هم استفاده کند.
نادیده گرفتن تغییرات فردی از خطاهای رایج در تفسیر تست های روانشناسی
مشکل: افراد در طول زمان تغییر میکنند و نتایج تستهای گذشته ممکن است برای توصیف وضعیت فعلی فرد مناسب نباشد. هر انسانی متناسب با آموزش ها و تجارب زندگی اش، تغییراتی می نماید. این تغییرات ممکن است بر خلاف ویزگی های شخصیتی او باشد. به عنوان مثال فردی که در زندگی خیلی زود اعتماد می کرده است به این نتیجه رسیده که می گوید” من به چشمان خودم هم اعتماد ندارم” یا دوستی با هرکه کردم خصم مادر زاد شد.
راهکار: روانشناس باید به تغییرات فردی توجه کند تا از خطاهای رایج در تفسیر تست های روانشناسی به دور بماند و به طور مرتب تستهای روانشناختی را تکرار کند. در این مسیر باید انطباق های شخصی و تجارب زندگی فرد برسی شود و مهمتر از همه هویت روایتی فرد از دوران کودکی تا اکنون شناسای شود.
تفسیر نادرست مقیاسهای بالینی
مشکل: بسیاری از تستها دارای مقیاسهای بالینی هستند که برای تشخیص اختلالات روانشناختی استفاده میشوند. تفسیر نادرست این مقیاسها میتواند به تشخیص نادرست منجر شود. در تست های بالینی نظیر تست MMPI-2 یا MILLON این مشکل بیشتر به چشم می خورد. ممکن است فردی متوجه منظور سئوال نشده باشد یا اینکه متوجه جملاتی که افعال منفی دارند نباشد. حتی خلق آزمودنی در اجرای تست می تواند بر نتایج تست اثر گذار باشد.
راهکار: روانشناس بالینی باید با ویژگیهای هر مقیاس بالینی به خوبی آشنا باشد و از تفسیر آن به تنهایی خودداری کند. در تفسیر نهایی تست باید به سایر منابع اطلاعاتی هم توجه شود.
راهکارهای اجتناب از خطاهای رایج در تفسیر تست های روانشناسی
آموزش و تخصص: روانشناسان باید آموزشهای لازم در زمینه روانسنجی را دیده باشند و به طور مداوم دانش خود را بهروز کنند. هم چنین با زیر بنای نظری تست روانشناسی آشنایی کافی داشته باشد.
استفاده از چندین ابزار: استفاده از چندین ابزار مختلف برای ارزیابی یک ویژگی میتواند به افزایش دقت و اعتبار نتایج کمک کند. از جمله این ابزار ها، شرح حال، رفتارهای قابل مشاهده توسط روانشناس شرح حال اطرافیان می باشد.
مصاحبه بالینی برای دوری از خطاهای رایج در تفسیر تست های روانشناسی: مصاحبه بالینی برای جمعآوری اطلاعات بیشتر در مورد فرد و تفسیر بهتر نتایج تستها ضروری است.
توجه به عوامل زمینه ای: عوامل فرهنگی، اجتماعی و شخصی فرد نظیر سن و سال و وضعیت تاهل و شغل باید در تفسیر نتایج در نظر گرفته شوند.
تکرار تستها: تکرار تستها در فواصل زمانی مختلف میتواند به بررسی تغییرات فرد و اعتبار نتایج کمک کند. ممکن است در زمان اجرای تست شرایط و آمادگی کافی نداشته باشد و یا در مقابل اجرای تست مقاومت کند و یا درمانگر نتوانسته باشد رابطه خوبی با مراجع برقرار نماید و همکاری او را برای اجرای صحیح تست جلب نماید.
توجه به ویژگی های روانسنجی تست: قبل از اجرای تست حتما ویژگی های روانسنجس نظیر روایی یا اعتبار، پایای و هنجار بومی را بررسی کنید. این عوامل کمک می کنند تا ارزیابی دقیق تری داشته باشید.
مشورت با همکاران: مشورت با همکاران و متخصصان دیگر میتواند به کاهش خطاهای تفسیر کمک کند. استفاده از تجارب دیگران یا بهره مندی از دیدگاه های دیگران به کاهش این مشکلات کمک می کند.
آگاهی از محدودیتهای تستها: روانشناسان باید از محدودیتهای هر تست آگاه باشند و از تعمیم بیش از حد نتایج خودداری کنند. هرتست جنبه محدودی از رفتارها، نگرش ها و شخصیت افراد را می سنجد
تفسیر تستهای روانشناسی یک فرآیند پیچیده است که نیازمند دانش، مهارت و تجربه کافی است. با رعایت نکات ذکر شده در این مقاله، میتوان از بسیاری از خطاهای رایج در تفسیر تست های روانشناسی جلوگیری کرد و به تشخیص و درمان دقیقتر اختلالات روانشناختی یا شناسایی استعدادها و ویژگی های بهنجار و یا نابهنجار شخصیت کمک کرد.