مقیاس های بالینی تست میلون را در نگرش برتر سپاهان به طور کامل بررسی خواهیم کرد. پرسشنامه چند محوری میلون یک پرسشنامه خود سنجی استاندارد شده است که دامنه گسترده ای از اطلاعات مربوط به شخصیت، سازگاری و نگرش مراجعان به آزمون را میسنجد. این پرسشنامه برای بزرگسالان 18 سال و بالاتر که دست کم توانایی خواندن آنان دیپلم است طراحی شده است. این آزمون بر اختلالهای شخصیت و نشانههایی که اغلب با این اختلالها همراه است، تاکید میکند.
مقیاس های بالینی تست میلون
اختلالات شخصیت و مقیاس های بالینی تست میلون:
اسکيزوئيد (مقياس 1: منفعل ـ منزوی)
بيماران دارای نمرات بالا در مقياس اسکيزوئيد از مقیاس های بالینی تست میلون، بی تفاوت، کسل، ساکت، بيحال، عبوس و درونگرا به نظر ميرسند. آنها به نظر ميرسد در محيطشان گم گشته و بی هدف هستند. جديت و انگيزه کمي برای فعاليتها نشان می دهند وزندگی در انزوا را ترجيح ميدهند. به ندرت آغازگر يک گفتگو هستند. علاقهاي به روابط اجتماعي ندارند و به دنبال مراودات اجتماعي نيستند و به نظر می رسد نياز کمی به مشارکت اجتماعی و محبت احساس می کنند. همچنين، فاقد سيمای گرم و عاطفي هستند و عاطفهاي سطحي دارند که با عدم حساسيت به احساسات خود و ديگران همراه است. آنها اغلب به دليل مشکلات ارتباطی شان، حتي از برقراری ارتباط جنسی اجتناب می کنند.
اهداف درمانی پيشنهادی
- ايجاد راههايي براي تجربه لذت
- افزايش مشارکت اجتماعی
- ايجاد روابط اجتماعی
- کاهش اضطراب در موقعيتهای اجتماعی
- فعالتر شدن
دوری گزين (مقياس A2: فعال ـ منزوی) | مقیاس های بالینی تست میلون
اين نيمرخ، افرادی را وصف میکند که حساسيت زيادی به احتمال طرد دارند. آنها تصور ميکنند که مردم به دوستی با آنها بهايی نمی دهند و از تحقير شدن در روابط بين فردی می ترسند. از آنجايی که اين افراد بيش از حد حساس به طرد و قبول ارزيابيهاي منفي هستند، اغلب در موقعيتهای اجتماعی راحت و آسوده نيستند و پيشاپيش گارد می گيرند و به علت تنش و اضطراب ممکن است از تماسهای اجتماعي دوری کنند و حمايت و پذيرشی را که در آنها از ديگران انتظار دارند، از دست بدهند؛ در نتيجه چنين افرادي به انزوا می گرايند و در موقعيتهايی که مجبور نيستند با ديگران تعامل داشته باشند، عملکرد بهتری خواهند داشت.
اکثر اوقات، اين بيماران برای اجتناب از تجربه طرد شدن، از ديگران فاصله می گيرند، آنها به واسطه دريافت علائم عدم تأييد آشفته می شوند و به گوشهگيری پناه ميبرند.
اهداف درمانی پيشنهادی
- کاهش حساسيت به طرد
- کاهش اضطراب در موقعيتهاي اجتماعي
- کاهش انتظار تمسخر و بدرفتاري
- (نجام فعاليتهاي لذتبخش
- درک اينکه چگونه انزواي رفتاري ترس از طرد را دائمی ميکند.
درمورد رابطه بین شخصیت و موفقیت بیشتر بدانید…
افسرده (مقياس B2: منفعل ـ منزوی) | پروتکل های تست میلون
عموماً عبوس، گرفته، بدبين، بسيار جدی، ساکت و منفعل هستند و به راحتی با رويدادهای منفی پريشان میشوند و این نیز یکی از پروتکل های تست میلون می باشد. آنها اغلب احساس بدي دارند و عزت نفس پايينی دارند، آنها تمايل به ناراحتی و نگراني بی مورد دارند. با اين وجود معمولاً مسئوليتپذير و با وجدان هستند و به خاطر کوچکترين خطاها از خود انتقاد ميکنند. اغلب به نظر افسرده میرسند و حتي در لذتبخشترين تجارب، شاد به نظر نميرسند.
آنها احساس میکنند تلاششان براي بهبود روابطشان يا در هر جنبه مهم زندگيشان، بيهوده است، زيرا بدبيني مداوم، آنها را به چشمانداز شکست، ميکشاند. رفتار بی روح آنها، اغلب ديگران را از آنها دور ميسازد.
اهداف درمانی پيشنهادی
- کاهش خُلق و شناخت افسرده
- برقراری ارتباط به شيوهای بشاشتر
وابسته (مقياس 3 از مقیاس های بالینی تست میلون: منفعل)
اين افراد منفعل، وابسته، کمرو و فاقد ابتکار، اطمينان و خودمختاری هستند که در ادامه به مقیاس 3 از مقیاس های بالینی تست میلون خواهیم پرداخت. آنها احساس میکنند، قادر به مراقبت از خود نيستند و بايد کسي را بيابند که از آنها حداقل از نظر عاطفی حمايت و پشتيباني کند. ميلون اين افراد را «وابسته نابالغ» ناميده است. آنها احساس بيکفايتي و ناامني میکنند و خود را از ديگران ناتوانتر و ناکارآمدتر می پندارند و به کسانی که برای آنها تصميمگيری ميکنند، وابستگی شديد دارند. اغلب در تعاملات اجتماعي فرمانبردار و تسليم هستند و از موقعيتهای رقابتآميز دوری میکنند.
اهداف درمانی پيشنهادی
- کاهش رفتارهاي مطيعانه
- تمرين رفتارهاي مستقل
- افزايش خوداتکايی
- کاهش نياز به حمايت از سوي ديگران
- افزايش ادراک خود از کفايت شخصی
- کاهش رفتارهای وابسته
نمايشی (مقياس 4: وابسته فعال) | پروتکل های تست میلون
این بیماران نياز به توجه و تمجيد دارند و آنها به گونهاي نمايشي و اجتماعپسند رفتار میکنند تا امنيت خاطرشان تأمين گردد. ميلون آنها را «هیستر يونيکهای نمايشی» ناميده است و معتقد است که ترس زيربنای چنين بيمارانی، ترس از ترک و رهايی است. آنها به گونهاي چاپلوسانه و بسيار مطيع رفتار ميکنند. ظاهرساز، احساساتي و احتمالاً در جستجوي تحريک، تهيج و توجه هستند. آنها به سادگی به محرکهای اطرافشان واکنش نشان میدهند و اغلب به شدت برانگيخته ميشوند، اما اين برانگيختگی دوام چندانی ندارد و اين الگوی برانگيختگی و آرامش، مدام تکرار ميشود.
اگرچه، افراد نمايشی ممکن است بيش از حد خودنما، پر زرق ورق و متظاهر باشند اما همچنين ممکن است آنها دستوردهنده و غيرقابل کنترل باشند به ويژه وقتي بسيار خسته ميشوند به دنبال دوست ديگري ميگردند.
اهداف درمانی پيشنهادی
- کاهش رفتارهاي خودنمايی و نمايشی
- برقراریی روابط قابل اعتمادتر از طريق رفتار بين فردی متعادل
- کاهش رفتارهای اغواکننده و يا فريبنده
- کاهش نياز مفرط به جلب توجه و تأييد
- کاهش واکنشهای عاطفی بيش از حد
بهتر است برای اطلاعات بیشتر بر روی خطاهای رایج در تفسیر تست های روانشناسی کلیک کنید…
خود شيفته (مقياس 5 از مقیاس های بالینی تست میلون: مستقل منفعل)
بيماران دارای نمرات بالا در اين مقياس از مقیاس های بالینی تست میلون، کاملاً خودمحور هستند و از مردم انتظار دارند قدر قابليتهاي ويژه آنها را بدانند و نيازمند ستايش مستمر و مشهور شدن هستند. اين افراد بر اين گماناند که آنها استثنايی هستند و احساس می کنند از ديگران برترند و در مورد توانايی ها و ويژگيهاي مثبت خود اغراق میکنند و براي بزرگنمايی ارزشهايشان توجيهاتی بيان میکنند و از کسانی که از پذيرش اين خودانگاره امتناع می ورزند، بيزارند.
اين افراد اغلب خود را باهوش، جذاب، فريبا و بانفوذ میدانند و آنها اغلب تأثير اوليه خوبی بر ديگران ميگذارند؛ زيرا آنها به خود متکی هستند و توانايي ذاتی برای جلب توجه دارند آنها افرادي متکبر و مغرور هستند.
ضداجتماع (مقياس A6: مستقل فعال)
اين افراد محیطشان را ميدان مبارزه مییبينند و احساس ميکنند مجبورند هميشه آماده مبارزه باشند. آنها بسيار مغرور، بی پروا، ستيزهجو، جسور، بيملاحظه، پرخاشگر، لاقيد، تکانشي، بيرحم، ستمگر، تهديدکننده، سلطهگر، اغلب پرانرژی و رقابتکننده، اما بسيار مصمم و مستقل هستند.
همچنين آنها از خودراضی، کينهتوز، و انتقامگيرنده هستند. آنها از کسی که با آنها مخالفت کند يا انتقام کند يا رفتار آنها را تأييد نکند، بيزارند. از اين گذشته آنها زودرنج، حسود، مترصد گرفتن خطاها و اشتباهات ديگران هستند و در اطرافشان با رفتارها تهديد کننده، ترس و وحشت بر ميانگيزند. آنها نسبت به انگیزههای ديگران بدبين هستند، براي تلافي ظلمی که در گذشته به آنها شده، برنامهريزی می کنند و ديگران را غيرقابل اعتماد ميدانند. اين افراد، از ابراز محبت، مهرباني، و دوستي و صميميت اجتناب ميکنند؛ زيرا چنين رفتارهايی را نشانه ضعف ميدانند.
پرخاشگر/ساديستيک (مقياس B6، مقیاس های بالینی تست میلون: فعال مخالف)
بيماران دارای نمرات برافراشته در مقياس 6B از مقیاس های بالینی تست میلون ممکن است از نظر مردم ضداجتماع نباشند، اما ويژگيهاي باليني آنها بسيار شبيه به افراد دارای سبک شخصيت ضداجتماع است و ممکن است به عنوان گونه شديدتر سبک شخصيت ضداجتماع به حساب آيد. آنها به گونهای اهانتآميز و تحقير کننده با ديگران رفتار میکنند و حقوق و احساسات ديگران را ناديده می گيرند. آنها پرخاشگر، زورگو، قلدر، مستبد، سنگدل، خشن، سلطهگر، مرعوبکننده، مخرب و درندهخو هستند.
همچنين اين افراد، تحريکپذير، زودرنج، و تندمزاج هستند و به هنگام مواجهه با ناکامی، با خشم واکنش نشان ميدهند و به اصطلاح تحليل رواني، آنها شخصيتهای ساديستيک هستند. برخی از اين افراد قادرند اين صفات را به فعاليتهای اجتماعپسند تصعيد نمايند.
اهداف درمانی پيشنهادی
- کاهش رفتارهاي پرخاشگرانه (فيزيکی و يا کلامی)
- کنترل مزاج
- کاهش خلق و خوي خشن و فرّار
- تعبير محيط به صورت کمتر تهديدکننده
- آشناسازی فرد با رفتارهاي اجتماعپسند
- کاهش تأکيد بر کنترل ديگران
- صدمه نزدن به ديگران
- کنترل صحيح خشم
بیشتر بخوانید: تفاوت تست هوش و شخصیت
وسواسی (مقياس 7: منفعل دوسوگرا)
بيماران دارای نمرات بالا در اين مقياس از مقیاس های بالینی تست میلون از نظر رفتاری، جدی، ثابتقدم، وظيفهشناس، با ادب، منظم، دقيق، وقتشناس، اغلب کمالگرا، مقيد، محتاط، بسيار موافق و تسليم قانون، اخلاقی، درستکار، خودساخته، پرتلاش و نسبتاً خشک، هستند. آنها کنترل زيادي بر اعمال و رفتار خود دارند از نظر هيجاني آنها بازداشته هستند؛ خشم و نفرت خود را سرکوب ميکنن و عواطف و احساسات خود را کنترل میکنند و کمتر آنها را بروز می دهند.
افراد دارای اين نيمرخ شخصيتي بر اجتناب از اشتباهات، تأکيد دارند. معمولاً بسيار منظم هستند و براي آينده خود برنامهريزي ميکنند. اين افراد عموماً براي افراد مقتدر، احترام زيادي قائل هستند. اما با زيردستان خود نيز با اقتدار رفتار میکنند.
وظيفهشناسی، آنها را وادار ميسازد، خود کارهای خويش را انجام دهند و اين باعث به خطر افتادن اقتدار آنها ميشود.
از نظر اجتماعی آنها سازگار و همنوا با جمع هستند و در نتيجه التزام به يک سري رفتارها و قواعد خشک، يک سبک زندگي تکراري و يکنواخت دارند. آنها از عدم تأييد اجتماعي ميترسند و اسوهی رعايت آداب و رسوم و خويشتنداری در اجتماع هستند.
اهداف درمانی پيشنهادی
- کاهش عدم انعطاف
- کاهش رفتارهاي وسواسی
- تمرين انعطافپذيری
- کاهش ترس از عدم تأييد
- درک تجارب اوليه کودکی به عنوان علت سبک شخصيت وسواسی
- يادگيری ريسکپذيری
منفی گرا (پرخاشگر مقياس A8: دوسوگرای فعال)
بيماران دارای نمرات بالا در مقياس A8 (مقیاس های بالینی تست میلون) زمانی تسليم و فرمانبردار هستند و در زمان ديگر رفتاري منيگرايانه و وارونه نشان ميدهند. اين افراد بر اين تصورند که نياز به تکيه به ديگران دارند زيرا آنها قادر نيستند بدون حمايت ديگران کاري را خوب انجام دهند؛ از طرف ديگر تصور ميکنند که تاب تحمل عواقب وابستگي به ديگران را ندارند؛ چرا که وابستگی به ديگران از نظر اجتماعی قابل پذيرش نيست و آنها را در نظر مردم بد جلوه میدهد.همچنين احساس ميکنند که اگر دائماً حالت دفاعي نداشته باشند ديگران از آنها سوءاستفاده ميکنند.
اين دو تصور در مورد زندگی معمولاً يکي از دو الگوی رفتاری متفاوت زير را پديد می آورد. در سبک فرعي منفعل پرخاشگر، اين تعارض از طريق تسليم ظاهری، اما نه کاملاً حمايتکننده از تلاشهاي ديگران برای همراهی با آنها، حل میشود. در مقابل، سبک فرعی انفجاری بين احساس خوششانسي و توانايي اداره زندگي بيش از حد مورد انتظار و احساس فريب و مورد بدرفتاری قرار گرفتن در نوسان هستند.
اين افراد دمدمی مزاج و تحريکپذير هستند، زماني رفتاري لجوجانه دارند و اندکی بعد احساس گناه و پشيمانی ميکنند.
اهداف درمانی پيشنهادی
- کاهش رفتارهای منفی
- کاهش بحث و چون و چرا
- يادگيری نحوه صحيح بروز خشم
- يادگيری تفکر و تأمل قبل از عمل
- يادگيری نحوه شناخت و تغيير الگوهای رفتاری سودجويانه
- کنترل عواطف
خود آزار (مقياس B8: منفعل ـ مخالف)
بيماران دارای نمرات بالا در مقياس B8، مقیاس های بالینی تست میلون فداکار و از خود گذشته هستند و به ديگران اجازه ميدهند از آنها سوءاستفاده کنند. آنها به نظر ميرسد جوياي روابطي هستند که ضمن اين روابط بتوانند براي به دست آوردن اطمينان خاطر و جلب محبت به ديگران اتکا کنند. معمولاً آنها به شيوهاي فروتنانه رفتار ميکنند و معتقدند که آنها سزاوار اين سرنوشت هستند. بنابراين، اين الگو در اکثر روابط آنها تکرار میشود و آنها را آماده قبول سوءاستفاده ميکند. اين اختلال از نظر مفهومي شبيه مفهوم مازوخيسم در تحليل روانی است.
اين اختلال در اثر وارونه شدن قطب بندي لذت ـ رنج به وجود ميآيد. اين افراد حوادث را تفسير کرده و درگير روابطي ميشوند که نه تنها با اصل قطببندي مغاير است، بلکه با هيجانهايي که معمولاً از طريق يادگيري آموخته می شوند، نيز متضاد است. براي شخصيت خودآزار، رنج، هيجاني است که ترجيح داده میشود و حتي اگر هم فرد در روابط صميمانه در جستجوي آن نباشد، حداقل آن را تحمل ميکند. رنج اين افراد به دليل خودانکاری عمدی آنها تشديد شده، تقصير را پذيرفته و به گردن ميگيرند. مشکلات فرد خودآزار با رفتار مسئله آفرين و نشخوار بدبختيهاي گذشته و پيشبينی بدبختیهای آينده، تشديد ميشو. د اين افراد به ديگران اجازه سوءاستفاده میدهند.
اهداف درمانی پيشنهادی
- جرأت آموزی
- کاهش تمايلات خودآزارانه
- کاهش رفتارهاي تحريککننده ديگران براي بهرهجويي از آنها
- کاهش وابستگی
- کاهش رفتارهای سلطهپذيری
- آگاهي و مقابله با احساس رنجش
اسکيزوتايپال (مقياس S: فعال ـ وابسته)
نيمرخ بيماران داراي نمرات بالا در مقياس S يک گونه شديدتر از اختلال شخصيت اسکيزوئيد يا دوريگزين است. ميلون اين اختلال را به دو نوع تقسيم کرده است. ويژگي تيپ فعال، اضطراب، نگراني و دلهره است، در حالی که ويژگی تيپ منفعل، آرامش عاطفی و عاطفه سطحي است.
رفتار اين بيماران، عجيب و غريب است و به نظر ميرسد بيخبر از دنياي پيرامونشان هستند. آنها بيهدف و سرگردان هستند و در حاشيه جامعه باقي ماندهاند. آنها از نظر اجتماعي، منزوي و گوشهگير هستند و دلبستگی های شخصي کمی دارند و به ندرت روابط صميمانه با ديگران دارند. تفکرشان بيربط، مماس، آشفته يا اوتيستيک است.
آنها نسبت به ديگران بدبين هستند، در خود فرو رفته و با تحريف واقعيت، نشخوار ذهني دارند.
اهداف درمانی پيشنهادی برای بيمار
- کاهش شدت اختلال تفکر.
- بهبود مهارتهاي ارتباطي.
- افزايش مهارتهاي اجتماعي و مشارکت اجتماعي.
- انجام حداقل يک فعاليت دلخواه و لذتبخش.
مرزي (مقياس C) | مقیاس های بالینی تست میلون
در طرحهای شخصيتی و مقیاس های بالینی تست میلون که تاکنون مورد بحث بودند، تفاوت و تمايز اختلالات در کيفيت سبکهاي شخصيتي بود. در حاليکه در مورد شخصيت مرزي، مشکل اصلي در سطوح يکپارچهسازي است.
به اين ترتيب شخصيت مرزي متضاد با سازههاي اصلي شخصيتي است. يعني به جاي اينکه منسجم و تنظيم شده باشد، از هم گسسته و تنظيم نشده است. شخصيت مرزي ترکيبي از عناصر شناختي، عاطفي و رفتارهاي ناپخته بوده که هر يک از اين عناصر در موقعيتهاي خاصي به نوبت کنترل فرد را در دست گرفته و در نتيجه طوري با هم پکپارچه نميشود که کنترل سطح بالاتر را براي فرد، فراهم سازند. در شخصيت مرزي، پويايي رواني بر تظاهرات غيراختصاصي ضعف ايگو، متمرکز است. نشانههاي ضعف ايگو در اين اختلال عبارتاند از: بازگشت به تفکر فرايندي ابتدايي، عملکردهاي دفاعي که مشخصه اصلي آنها دو نيمهسازي است. ايدهآل سازي ابتدايي فزاينده و اشکال ابتدايي فرافکني و همه کار توانی.
بیشتر بخوانید: تاثیر اختلالات خواب بر سلامت روان
اهداف درمانی پيشنهادی
- کاهش ترس از ترک شدن.
- کاهش رفتارهای وابستگی.
- کاهش اضطراب.